فرهنگ ایمنی بهعنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار در سازمانها، هنوز در بسیاری از محیطهای کاری بهدرستی نهادینه نشده و اغلب بهصورت شعاری یا شکلی از تعهد سطحی باقی مانده است.
به گزارش نای قلم، با وجود پیشرفت فناوری، استانداردهای بینالمللی و تلاشهای گاهوبیگاه در حوزه ایمنی، آنچه بهوضوح در بسیاری از سازمانها دیده میشود، بیتوجهی به ریشههای رفتاری، ذهنی و ساختاری است که فرهنگ ایمنی را شکل میدهد.
ایمنی نباید تنها در قالب نصب تابلوها، برگزاری دورههای آموزشی مقطعی یا تهیه تجهیزات حفاظتی دیده شود؛ این اقدامات هرچند ضروریاند، اما بهتنهایی ضامن شکلگیری یک فرهنگ ایمن نیستند. فرهنگ ایمنی زمانی تحقق مییابد که تمام سطوح سازمان، از مدیریت ارشد گرفته تا کارگران خط تولید، باور داشته باشند که سلامت و امنیت انسان، بر هر هدف تولیدی و اقتصادی اولویت دارد.
متأسفانه در بسیاری از محیطهای کاری، ایمنی همچنان بهعنوان یک هزینه اضافی تلقی میشود. مدیران در فشار کاهش هزینهها یا افزایش بهرهوری، آموزشهای ایمنی را به حاشیه میرانند و کارکنان نیز، گاه از سر بیاعتمادی یا به دلیل تجربههای گذشته، ایمنی را امری تشریفاتی میپندارند. وقتی حوادث کاری رخ میدهد، واکنشها معمولاً محدود به مقصر شناختن یک فرد، صدور بخشنامه و بایگانی کردن گزارشهاست، بیآنکه ریشههای عمیقتر مسئله واکاوی شود. این نگاه تقلیلگرایانه، نهتنها از تکرار حوادث نمیکاهد، بلکه موجب بیاعتمادی، سرخوردگی و تسری نوعی فرهنگ سکوت و انفعال در میان کارکنان میشود.
سازمانهایی که فرهنگ ایمنی را جدی نمیگیرند، در واقع توسعه پایدار خود را قربانی کوتاهنگری میکنند. توسعه پایدار نیازمند آن است که انسان و محیط، در کنار تولید و سود، بهعنوان ارزشهایی همتراز دیده شوند. در نبود فرهنگ ایمنی، نهتنها جان انسانها در معرض تهدید قرار میگیرد، بلکه هزینههای بلندمدت ناشی از غرامت، افت بهرهوری، فرسایش نیروی انسانی و از بین رفتن اعتبار سازمان نیز سازمان را با بحران مواجه خواهد کرد. تغییر این وضعیت نیازمند عزمی ریشهای است؛ عزمی که با بازتعریف ارزشهای سازمانی، آموزش مداوم، مشارکت کارکنان در تصمیمگیریهای ایمنی و مهمتر از همه، تعهد واقعی مدیریت میتواند شکل گیرد. بدون چنین نگاهی، فرهنگ ایمنی همچنان حلقهای مفقوده باقی خواهد ماند؛ حلقهای که جای خالیاش، با هر حادثهای، عمیقتر احساس میشود.
مدیرکل پزشکی قانونی آذربایجان غربی در این ارتباط میگوید: با انتخاب کارکنان مناسب و آموزش دادن به آنها و یا اجرای طرح های مانع، پیشگیرانه و محافظ و ایجاد محیطی مناسب می توان احتمال خطای انسان و یا پیامدهای آن را کاهش داد.
دکتر موسی ادیبفر در گفتگویی میافزاید: کنترل و بهبود شرایط ناایمن از راه فرآیندهای شناسایی و ارزیابی خطر و صدور اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی پیگیری می شود. در مورد کنترل اعمال ناایمن با رفتار ناایمن پیشنهاد می شود تا افراد، تحت آموزش ایمنی و بهداشت قرار گیرند.
وی اظهار میدارد: فروردین امسال ۸۰ نفر به دلیل حوادث هنگام کار به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند که از این تعداد یک نفر زن و ۷۹ نفر مرد بودهاند.
ادیب فر اضافه میکند: جانباختگان حوادث کار در فروردین شامل چهار مرد بود که یک نفر برق گرفتگی، یک نفر سقوط از بلندی و دو نفر بر اثر اصابت جسم سخت تعیین شده است.
در نهایت، فرهنگ ایمنی نه یک برنامه کوتاهمدت، بلکه یک باور سازمانی است که باید در ذهن و رفتار تکتک افراد نهادینه شود. تا زمانی که ایمنی به عنوان یک ارزش بنیادی در تصمیمگیریها و عملکرد روزمره سازمان جای نگیرد، توسعه پایدار بیش از آنکه یک هدف دستیافتنی باشد، شعاری بیپشتوانه باقی خواهد ماند
انتهای پیام/