NayeGhalam | پایگاه خبری تحلیلی نای قلم ارومیه

با استناد به مطالعه مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام شد؛

آخرین آمارها از فقر آموزشی و ارتباط آن با محرومیت در استان‌ها

تاریخ انتشار: 1404/02/21 | 20:47

مرکز پژوهش های مجلس اخیراً گزارشی با عنوان «پایش ابعاد فقر سال ۱۴۰۲‌: فقر آموزش» منتشر کرده و در آن به شاخص‌های مختلف فقر آموزشی پرداخته است.

به گزارش نای قلم از تجارت نیوز، این گزارش به بررسی وضعیت فقر آموزشی و ارتباط آن با فقر درآمدی خانوارها می‌پردازد و عواملی چون تراکم بالای کلاس‌ها، کمبود معلمان باکیفیت و کاهش بودجه‌ها را از دلایل این پدیده به شمار آورده است.

از سوی دیگر، در سال‌های اخیر، سرانه دانش‌آموزی به‌ دلیل کاهش بودجه و افزایش جمعیت دانش‌آموزی افت کرده است.

نرخ 85 درصدی باسوادی در گروه سنی ۱۵ سال

این گزارش نشان می‌دهد نرخ باسوادی در ایران برای گروه سنی 15 سال و بالاتر، همچنان به هدف ۱۰۰ درصدی نرسیده و در حدود ۸۵ درصد ثابت مانده است.

در این میان، کیفیت آموزش و خروجی یادگیری مدارس نیز پایین است؛ نمرات پایین و فاصله با میانگین بین‌المللی در آزمون پرلز (آزمون بین‌المللی سنجش سواد خواندن پایه چهارم)، ضرورت بهبود کیفیت برنامه‌های آموزشی را نشان می‌دهد.

آموزش و پرورش نیز به‌تنهایی قادر به حل مشکلات آموزشی نیست و همکاری نظام‌های حمایتی و آموزشی ضروری است.

ارتباط مستقیم میان فقر آموزشی و فقر درآمدی خانوارها

به‌طورکلی، یافته‌های مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد  خانوارها کمتر برای آموزش هزینه می‌کنند و بین فقر آموزشی و فقر درآمدی خانوار رابطه برقرار است.

به عبارت دیگر، عواملی همچون وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده، سطح تحصیلات والدین و هزینه‌کرد پایین خانواده‌ها برای آموزش، در ریسک ترک تحصیل و فقر آموزشی فرزندان مؤثر است.

در این میان، هزینه‌های خانوار برای آموزش در دهک‌های پایین جامعه کاهش یافته است؛ خانواده‌های فقیر با محدودیت‌های مالی بیشتری روبه‌رو هستند و بودجه کمتری را به آموزش فرزندان خود اختصاص می‌دهند.

رابطه میان فقر آموزشی و بیکاری

این پژوهش همچنین به ارتباط میان فقر آموزشی و حضور افراد در بازار کار می‌پردازد. از این منظر، فقر آموزشی به سطحی از تحصیلات افراد اشاره می‌کند که آنها را در یک جامعه در معرض خطر بیکاری و حداقلی بودن دستمزد قرار می‌دهد؛ به عبارت دیگر منظور سطحی از آموزش است که از حداقل سواد مورد نیاز بازار کار در یک جامعه کمتر باشد.

به‌طور خلاصه، تعریف فقر آموزشی وابسته به زمینه‌های اجتماعی و اقتصادی جامعه است و هر جامعه می‌تواند آن را بنا بر وضعیت اجتماعی-اقتصادی خود تعریف کند.

بهبود وضعیت سواد در ایران

در عین حال، یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد در سال 1395، نرخ بی‌سوادی در کشور نسبت به سال 1390، حدود دو تا سه درصد کاهش و وضعیت سواد در ایران بهبود یافته است.

همچنین، روند نزولی نرخ بی‌سوادی در شهرها و روستاها نشان‌دهنده این است که در 13 سال اخیر، وضعیت بهبود یافته است.

از سوی دیگر، این پژوهش در مورد فقر آموزشی می‌گوید که وضعیت بی‌سوادی در شهرها و روستاها اختلافی در حدود 10 واحد درصدی دارد که در روستاها بیشتر است.

در این میان، اگرچه روند کلی نزولی است، اما نرخ بی‌سوادی در روستاها طی سال‌های 1401 و 1402 صعودی بوده است؛ یافته‌های گزارش نشان می‌دهد بی‌سوادی در روستاها روند افزایشی دارد که می‌تواند ناشی از موج بی‌سوادی بعد از همه‌گیری کرونا باشد.

استان‌هایی که کمترین و بیشترین نرخ بی‌سوادی را دارند

از سوی دیگر، گزارش منتشرشده در مورد فقر آموزشی نشان می‌دهد طی سال 1402، استان‌های یزد، اصفهان و هرمزگان، کمترین نرخ بی‌سوادی را در بین افراد بالای 6 سال داشتند.

در مقابل، این شاخص در استان‌های  سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی نسبت به دیگر استان‌ها بیشتر است؛ به‌ طور کلی نیز در 16 استان بالاتر از میانگین کشوری (12.32 درصد) قرار دارد.

وضعیت عدم برخورداری از مدرک ابتدایی بین افراد 12 تا 17ساله

همچنین این گزارش در مورد فقر آموزشی، نرخ عدم برخورداری از مدرک ابتدایی را بین افراد 12 تا 17ساله، در سیستان و بلوچستان، خوزستان، آذربایجان غربی و کرمانشاه، بالاتر از دیگر استان‌‌ها ثبت کرده است.

در مقابل، همه افراد 12 تا 17ساله استان‌های اصفهان، مازندران و کردستان، مدرک ابتدایی خود را گرفته‌اند.

وضعیت عدم برخورداری از مدرک متوسطه دوم در استان‌ها

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در مورد فقر آموزشی، به نرخ عدم برخورداری از مدرک متوسطه دوم (اخذ دیپلم) در بین افراد 18 تا 24ساله نیز می‌پردازد.

پژوهش نامبرده نشان می‌دهد روند 12ساله میانگین وزنی کشوری (1390 تا 1402) در این حوزه کاهشی بوده است؛ به عبارت دیگر، هر سال بر تعداد افرادی که دیپلم خود را دریافت کرده‌اند، افزوده شده است.

در این میان، ساکنان استان‌های اصفهان، سمنان، کهگیلویه و بویراحمد و کرمان، نسبت به دیگر استان‌های کشور و وضعیت بهتری در برخورداری از مدرک متوسطه دوم، تجربه می‌کنند.

در مقابل، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی، گلستان و تهران، بالاترین نرخ عدم برخورداری از مدرک متوسطه دوم را دارند (تعداد بیشترین از افراد در این استان‌ها نتوانسته‌اند دیپلم خود را بگیرند).

استان‌هایی با کمترین و بیشترین نرخ بازماندگی از تحصیل

یکی دیگر از شاخص‌های مهم برای سنجش ابعاد فقر آموزشی، نرخ بازماندگی از تحصیل است. این شاخص نشان می‌دهد از میان تعداد افراد مشمول سن آموزش در یک سال تحصیلی، چه تعداد از آنها در مدارس رسمی حاضر نشده‌اند و درس نمی‌خوانند.

البته همه آمار بازماندگی از تحصیل ناشی از فقر نیست؛ برای مثال جمعیتی که در مدارس غیررسمی تحصیل می‌کنند، در آمار بازماندگی به حساب می‌آیند؛ گرچه در حال یادگیری هستند. همچنین برخی از دانش‌آموزان که به‌دلیل عدم سلامت جسمی یا روانی فاقد توان الزام برای تحصیل هستند نیز در این آمارها لحاظ می‌شوند؛ چرا که به‌دلیل نبود شفافیت، امکان تفکیک آنها در آمار کلی وجود ندارد.

بر اساس سالنامه آماری موجود آموزش و پرورش (1399-1400)، البرز، یزد و اصفهان، در حوزه بازماندگی از تحصیل در هر سه مقطع تحصیلی، وضعیت بهتری نسبت به دیگر استان‌ها دارند.

در مقابل، نرخ این شاخص در استان‌های سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و خراسان شمالی، نامناسب است.

هزینه آموزش فرزندان در استان‌ها

همچنین، موضوع هزینه‌‌هایی که خانوارها به تحصیل فرزندان خود اختصاص می‌دهند نیز در بررسی ابعاد فقر آموزشی اهمیت دارد.

میانگین وزنی هزینه آموزش نسبت به کل هزینه‌های خانوار در کشور به تفکیک شهری و روستایی از سال 1391 تا 1402 نشان می‌دهد که سهم آموزش از سال 1397 کاهشی بوده که با روند افزایش فقر و افزایش سهم خوراک منطبق است.

در این میان، هر خانوار دارای فرزند 6 تا 18ساله، طی سال 1402، به‌طور متوسط یک درصد کل هزینه خود را برای آموزش فرزندان خرج کرده بود. استان‌های اصفهان، آذربایجان شرقی و فارس، بیشترین و سه استان ایلام، کردستان و آذربایجان غربی، کمترین هزینه را پرداخت کردند.

سیستان و بلوچستان در این شاخص نیز از جمله استان‌های قعرنشین است و با 1.27 درصد، بیست و چهارمین استان کشور (از میان 31 استان)، محسوب می‌شود.

انتهای پیام/

ارسال نظرات