NayeGhalam | پایگاه خبری تحلیلی نای قلم ارومیه

گفتگو؛

اعمال قدرت ترکیه بر همسایگان با توسعه سدسازی

تاریخ انتشار: 1402/06/19 | 11:03

زهرا طیبی/ مناقشات آبی بین ترکیه و عراق که ریشه در سیاست سدسازی‌ بی‌رویه آنکارا دارد نمونه‌ای از اتفاقی است که ممکن است روزی دامن‌گیر روابط ایران و ترکیه نیز بشود. آنکارا که با توسعه پروژه گالوپ در پی مسدود کردن دجله و فرات است برای شریان حیاتی رودخانه ارس نیز طرح دالوپ را برنامه‌ریزی کرده و ساخت ده‌ها سد روی این رودخانه را در دستورکار دارد. برای بررسی اهداف ترکیه از پروژه‌های سد‌سازی که احتمالا ریشه در راهبرد امنیتی آنکارا نیز دارد با مهدی سیف‌تبریزی، کارشناس مسائل ترکیه به گفت‌وگو پرداخته‌ایم. به اعتقاد تبریزی «ترکیه به این مقدار از ذخیره آبی در پروژه‌های توسعه‌ای خود احتیاج ندارد؛ چه در دجله و فرات و چه در رودخانه ارس. ترکیه از این توسعه ذخیره آبی، نیازهای توسعه‌ای کشاورزی خود را برطرف می‌کند؛ این یک بخش جریان است. یک بخش دیگر مربوط به جنبه‌های سیاسی است، آن هم اعمال قدرت روی همسایگان است.» مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

*مشکلات گرد و غبار که در سال‌های اخیر برای ایران به وجود آمده چقدر ریشه در اقدامات کشورهای همسایه ازجمله سدسازی‌های ترکیه روی دجله و فرات دارد؟

این مشکل را به صورت خیلی جدی در شمال غرب و جنوب شرق کشور می‌بینیم و خیلی با آن درگیر هستیم. یکی حقابه هیرمند است و دیگری هم رودخانه ارس که با پروژه سد‌سازی داپ ترکیه به آن دامن زده شده است. مشکلاتی به مراتب بیشتر در آینده نسبت به چیزی که در منطقه سیستان‌و‌بلوچستان شاهد هستیم در شمال غرب کشور با آن روبه‌رو خواهیم بود. به نظر من این خوب است که به لحاظ رسانه‌ای روی سدسازی‌های ترکیه در منطقه ارس کار شود. این ممکن است موجب شود، مشکلاتی که ما الان در سیستان با آن روبه‌رو هستیم در آینده در منطقه دیگری در آذربایجان گریبانگیرمان بشود. می‌بایست با سیاست‌های درست آبی و سیاست‌های درست همسایگی جلوی اشتباه آبی ترکیه را بگیریم. باید نسبت به پروژه سدسازی داپ ترکیه حساس باشیم به دو دلیل؛ یکی اینکه ما نتیجه سدسازی‌های ترکیه را در پروژه گاپ یا همان سدسازی‌ها روی رود دجله و فرات و تاثیری که روی سه کشور به‌ویژه سوریه و عراق گذاشته مشاهده می‌کنیم. هم به لحاظ امنیتی، هم اقتصادی و هم زیست‌محیطی، به شکلی که نزدیک به شش میلیون هکتار از زمین‌های حاصل‌خیز عراق و سوریه براساس همین پروژه سدسازی ترکیه به زمین‌های لم‌یزرع تبدیل شد. گردوغبارهایی که ما الان در ایران شاهد آن هستیم و از حقابه‌ای که بابتش می‌توانیم در هر رودخانه داشته باشیم، در پروژه رودخانه دجله و فرات تنها حقابه زیست‌محیطی‌اش را داریم که آن هم مشکل گردوغبار است و می‌بییند که چقدر برای کشور مشکل‌ساز است و این نشان می‌ دهد که اگر در پروژه سدسازی رود ارس جلوی سیاست‌های ترکیه گرفته نشود، ایران درخصوص هر چهار حقابه دچار مشکل خواهد شد. حقابه زیست‌محیطی، کشاورزی، صنعتی و از همه مهم‌تر حقابه شرب مناطق آذربایجان در آینده به مشکل خواهد خورد.

*انگیزه ترکیه برای این سدسازی‌ها چیست؟ آیا تنها با هدف تامین منابع آبی اقدام به سدسازی کرده یا از این طریق به دنبال اعمال قدرت نیز است؟

مطمئنا ترکیه با سیاست عمل می‌کند و تنها بحث تامین آبی نبوده و مساله اعمال قدرت ترکیه بر کشورهای همسایه خودش را هم در برمی‌گیرد. این را خیلی شنیده‌ایم که جنگ بعدی جنگ‌هایی بر سر آب هستند؛ جنگ‌هایی که بر سر منابع آبی صورت می‌گیرد. ترکیه هم به صورت خدادادی از منابع آبی سرشاری برخوردار است، سرچشمه دجله و فرات و همچنین رود ارس موجب غنی بودن این کشور در این خصوص شده است. ترکیه به این مقدار از ذخیره آبی در پروژه‌های توسعه‌ای خود احتیاج ندارد؛ چه دجله و فرات(طرح گاپ) و چه رودخانه ارس(طرح دا). ترکیه از این توسعه ذخیره آبی، نیازهای توسعه‌ای کشاورزی خود را برطرف می‌کند، این یک بخش جریان است. یک بخش دیگر مربوط به جنبه‌های سیاسی است و آن هم اعمال قدرت روی همسایگان است. یکی از این کشورها جمهوری اسلامی به‌عنوان یکی از رقبای منطقه‌ای ترکیه است و برای ترکیه خیلی مهم است. این بازی کاملا پیچیده است. کشور جمهوری آذربایجان که به لحاظ مرزی با یکی از سرشاخه‌های رود ارس درگیر است، با یک هماهنگی کامل پروژه سیاست‌های آبی خود در قبال ایران را پیش می‌برد. مطمئنا ترکیه در این وضعیت کاملا سیاسی عمل می‌کند و سیاست‌های خود را در پیش می‌گیرد.

*ایران چطور می‌تواند چالش‌های زیست‌محیطی خود با ترکیه و دیگر همسایگان را حل کند؟

امکان حل این چالش‌ها که وجود دارد اما به هوشمندی دستگاه سیاست خارجی ما بستگی دارد. ترکیه در مقابل عراق و سوریه این را نشان داده است و در قبال ایران هم ممکن است رخ دهد که به صورت دیپلماسی در حقوق بین‌الملل باید صحبت شود، مطمئنا حقابه جمهوری اسلامی را نسبت به رودخانه ارس نخواهد داد. چهار سد در پروژه داپ در رودخانه ارس زده شده است. یکی سد کاراکورت است که سال پیش افتتاح شد. با افتتاح این سد و آبگیری آن، تقریبا سی تا چهل درصد میزان آب رودخانه ارس کم شد. چند سد دیگر هم وجود دارد، سویلمز،مرت، قارص قلعه و نارین قلعه. این تنها چند سدی است که اعلام شده و معلوم نیست در پروژه داب بناست چند سد در رودخانه ارس زده شود و ترکیه این را کاملا از منظر اطلاعاتی مهار کرده و اطلاعاتی از آن بیرون نمی‌دهد. این سدسازی‌ها مطمئنا امنیت غذایی جمهوری اسلامی را به خطر می‌اندازد. الان 80 درصد از پروژه دشت مغان به آب رودخانه ارس و 15 درصد از زنجیره امنیت غذایی ایران به پروژه‌های کشاورزی که در دشت مغان اتفاق می‌افتد، وابسته است. یعنی 15 درصد از امنیت زنجیره غذایی ایران با سدسازی‌های ترکیه به خطر می‌افتد. مسائل امنیتی و زیست‌محیطی می‌تواند در مناطق تبریز رخ بدهد. مثلا یکی از پروژه‌هایی که بنا بود اجرا شود، این بود که آب رودانه ارس به سمت تبریز برود و بعد به دریاچه ارومیه منتقل شود. با کاهش آب رودخانه ارس این پروژه کاملا عقب افتاده است. این مشکلاتی که الان در رودخانه ارومیه می‌بینید با پرآب بودن رودخانه ارس می‌توانست تا حدودی حل شود. دولت ترکیه تمام این مسائل را می‌داند و این کارها را انجام می‌دهد. کارهایی که در این خصوص در مقابل ترکیه می‌توانیم انجام دهیم؛ یکی این است که می‌توانستیم زنجیره کریدوری راه‌های خودمان را فراهم کنیم و از این طریق اهرم فشاری برای ترکیه داشته باشیم که در مقابل زنجیره راه‌های ارتباطی ترانزیتی که از شرق به غرب وجود دارد را در مقابل حقابه امتیاز بگیریم. این دیگر بستگی به هوشمندی دستگاه دیپلماسی و سیاست‌های خارجی جمهوری اسلامی دارد که در مقابل دریافت حقابه برای ایران چه کارهایی می‌توان کرد. حتی با توجه به مسائلی که در سیاست‌های سوریه، عراق و آذربایجان داریم می‌توانیم کمک بگیریم و اهرم فشاری برای ترکیه داشته باشیم که بتوانیم حقابه جمهوری اسلامی را بگیریم و راه‌های ترانزیتی را برای ترکیه باز کنیم. این دیگر به دستگاه دیپلماسی ما باز می‌گردد. اما مساله این است که ما در این موضوع خلع سلاح نیستیم.

*برگزاری اجلاس گردوغبار چقدر می‌تواند به حل بحران‌های محیط‌زیستی ایران کمک کند؟

به نظر من حداقل چالش‌ها را با ترکیه می‌تواند حل کند و نسبت به مسائلی که در آینده اتفاق می‌افتد، مسائل ارمنستان و آذربایجان و اتفاقات و چالش‌های شمال غرب کشور، نحوه ورود ایران به چالش ارمنستان و آذربایجان و چالش ایران و آذربایجان می‌تواند بر سیاست خارجی ما اثر بگذارد. اگر ما بتوانیم به لحاظ میدانی و سیاسی ورود درستی داشته باشیم، مطمئنا می‌توانیم نسبت به خیلی از مسائل که یکی از آنها مسائل زیست‌محیطی است امتیازاتی از ترکیه بگیریم. برگزاری این جلسات کاملا می‌تواند جنبه اعلامی و ظاهری داشته باشد. اینکه خروجی آن به لحاظ میدانی چیست در آینده مشخص می‌شود و به نظر من درباره ایران و ترکیه مسائل دیگری وجود دارد که می‌تواند بر روابط ما تاثیرگذار باشد.

*باتوجه به اینکه عراق و سوریه نیز این چالش زیست‌محیطی را با ترکیه دارند، ایران می‌تواند از طریق همکاری با این کشورها ترکیه را برای حل این چالش‌ها تحت فشار قرار دهد؟

هم می‌تواند و هم نه. ما مشکل بزرگی که داریم این است که در عراق و سوریه در حال حاضر یک دولت فراگیر و قدرتمند و مستقل که همه حاکمیت دولت را قبول داشته باشند بر سر کار نیستند که بتوانند در مجامع بین‌المللی طرح دعاوی کنند و از منافع ملی کشورشان در مقابل ترکیه دفاع کنند. آنقدر مسائل داخلی دارند که مسائل خارجی مانند ترکیه در اولویت نیست و اصلا قدرت چانه‌زنی خاصی ندارند. اما اینکه جمهوری اسلامی چطور می‌تواند از این کشورها کمک بگیرید؟ ما اهرم‌هایی در سوریه و عراق داریم می‌توانیم از آنها استفاده کنیم. مثلا استفاده از نیروهای نیابتی که ایران در سوریه دارد و می‌تواند در مقابل نیروهای نیابتی در ترکیه استفاده کند. یا نیروهایی که در بخش کردنشین عراق داریم و پتانسیل این را دارد که با نیروهای ترکیه درگیر شود، می‌تواند به نوعی معادلات را بر هم بزند و جلو ببرد که منافع خاصی را در برخی موارد از ترکیه بگیریم و با این کشورها وارد حساب شویم وگرنه اینکه روی خود دولت‌ها حساب کنیم و بخواهیم در قبال دولت ترکیه کاری را انجام دهیم، گمان نمی‌کنم این اتفاق محقق شود.

*با توجه به اینکه ترکیه به دنبال کاهش تنش با کشورهاست، می‌توان این توقع را داشت که این چالش‌ها به روش دیپلماتیک با ترکیه حل شود و این کشور انعطاف نشان دهد؟

این صحبتی که شما می‌فرمایید یعنی سیاست چالش صفر با همسایگان، تقریبا برای دوره اول اردوغان است و حالا این کنار گذاشته شده است. حالا سیاست‌های جدیدی که ابرقدرت منطقه‌ای و سیاست‌های نوعثمانی‌گرایی است، در نظر گرفته شده است. حالا سیاست‌های اخیر ترکیه در لیبی، عراق، سوریه و نسبت به ایران و آذربایجان و ارمنستان این را نشان می‌دهد که او اصلا به دنبال به صفر رساندن چالش‌ها با همسایگان خود نیست و اتفاقا کاملا برعکس این اتفاق افتاده است. در چند سال گذشته یکی از بزرگ‌ترین مشکلات منطقه، ترکیه بوده است. حالا با توجه به دخالت‌هایی که در لیبی و سودان و نیروهای کردی که در شمال سوریه و عراق داشته، چالش‌های جدیدی درست کرده است. این را از ذهن‌تان بیرون کنید که ترکیه به دنبال چالش صفر است. اتفاقا با سیاست‌های اخیر خود به دنبال ابرقدرتی در منطقه است و سعی می‌کند با هزینه‌هایی که برای کشورهای دیگر ایجاد می‌کند، خود را ارتقا دهد. از توان کشورهای همسایه خود می‌کاهد و آنها را درگیر آشوب‌های درونی می‌کند و این‌طور جایگاه خود را تثبیت می‌کند.

انتهای پیام/

ارسال نظرات