NayeGhalam | پایگاه خبری تحلیلی نای قلم ارومیه

نگاه؛

سدسازی ترکیه بر ارس، سکوت مسئولان و جای خالی دیپلماسی آب!

تاریخ انتشار: 1402/04/21 | 10:42

حوضه آبریز رودخانه ارس حدود ۱۰۲ هزار کیلومترمربع مساحت دارد و رود اَرَس به طول ۱۰۷۲ کیلومتر، از کوه‌های بینگول در منطقه آناتولی ( ترکیه امروزی) سرچشمه و پس از پیوستن رود آرپا، مرز مشترک ایران با نخجوان، ارمنستان و جمهوری باکو را تشکیل می‌دهد و سرانجام در منتهی‌الیه شمالی استان اردبیل  دشت مغان، وارد جمهوری باکو شده با پیوند به رود کورا به دریای کاسپین می‌ریزد.

رود ارس در پی عهدنامه ننگین ترکمانچای (۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی، ۱ اسفند ۱۲۰۶خورشیدی)، به طور کامل به عنوان مرز ایران و امپراطوری روسیه در نظر گرفته شد و تمامی مناطق شمال این رود ازجمله بادکوبه، گنجه و نخجوان از ایران جدا و به خاک روسیه الحاق شد.

سدسازی ترکیه با پروژه هایی چون گاپ و داپ برسرشاخه های  دجله، فرات، ارس و کورا، تاثیر مستقیم بر نابودی محیط زیست طبیعی آذربایجان و به ویژه دشت مغان می تواند به همراه داشته باشد.

در صورتی که آب ارس در ایران خشک شود علاوه بر این که تنش مرزی ایران و جمهوری باکو و ترکیه را بالا می‌برد و مهم‌ترین مرکز تولید محصولات کشاورزی ایران یعنی دشت مغان را با چالشی غیرقابل جبران مواجه می‌کند. دشت مغان به علت وجود سه عامل مهم خاک حاصلخیز، آب فراوان رود ارس و گرمای مناسب، به قطب کشاورزی ایران معروف است و ازجمله مناسب ترین‫ مناطق کاشت و برداشت محصولات کشاورزی محسوب می‌شود با محصولاتی همچون ذرت بذری (بیشترین تولید ذرت بذری کشور)، ذرت دانه‌ای، گندم، یونجه، پنبه، چغندرقند، سویا، کلزا، ‫هلو، شلیل، زردآلو، آلو، سیب، گلابی، به، انگور، گیلاس، آلبالو، انار، انجیر، خرمالو، گوجه سبز، ازگیل، توت، تمشک، هندوانه، خربزه و...

ترکیه اطلاعات در مورد پروژه سدسازی بر سرشاخه های ارس، معروف به «داپ» را بسیار محدود کرده است، با این حال با توجه به اطلاعات درز کرده از برخی متخصصان، برنامه بلند پروازانه پروژه داپ ترکیه، شامل ۹۰ سد و ۱۰۰ طرح آبیاری بزرگ و ۲۶ دریاچه مصنوعی است.

بنابراین می توان مطمئن بود که عامل اصلی کاهش آب ارس، سدسازی های ترکیه در استان قارص ( که به همراه ایغدیر و قره سوی اشغال شده ایران در ترکمانچای، طی قرارداد قارص ۱۹۲۱ م از سوی روس ها به ترک های عثمانی بخشیده شد) و از جمله سد کاراکورت بوده که در سال ۲۰۲۰ با حجم ۱.۷ میلیارد مترمکعب آبگیری شده است که برپایه برآوردها، در صورتی که دو سد دیگر این منطقه با نام های توزلوجا و سویله مز آبگیری شود، هیچ آبی از شاخه بین گول داغ ترکیه به ایران نخواهد رسید.

از مهم ترین پیامدهای تهدید کننده محیط زیست با سدسازی بر ارس توسط ترکیه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- کاهش آب ارس تاثیر مستقیمی بر ایجاد خشکسالی و بیابانی شدن زمین های کشاورزی، ایجاد ریزگرد و بحران های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی در آذربایجان، قفقاز و حتی کاسپین خواهد داشت.

۲- از پیامدهای سدسازی در ترکیه بحران آلودگی آب ارس و بالا رفتن pH و غلظت املاح خواهد بود.

۳- با سدسازی ترکیه، شاهد خسارت های هنگفت به کشاورزی حوزه ارس، به ویژه دشت مغان خواهیم بود و میلیاردها دلار هزینه های انجام شده طی نیم قرن برای توسعه صنعت کشاورزی آذربایجان و دشت مغان به هدر خواهد رفت.

۴- با سدسازی ترکیه، جنگل های پارک ملی ارسباران به عنوان ذخیره گاه زیستکره ثبت جهانی یونسکو، در معرض خطر نابودی و بیابانی شدن قرار خواهد گرفت.

۵- سد سازی های پرشتاب ترکیه همچنین، کاملا مغایر با بیانیه رعایت جوامع بومی، UNDRIP است که متذکر می کند، پروژه ها و برنامه های عظیم توسعه ای باید منطبق با حقوق جوامع بومی و محلی باشد.

۶- پروژه های سدسازی در ترکیه ناقض، بیانیه مقابله با بیابان زایی یا UNCCD است.

۷- پروژه سدسازی ترکیه ناقض ماده اول بیانیه جهانی سازمان حقوق بشر است که اعلام می کند انسان از حقوق بنیادی برای داشتن آزادی، برابری و شرایط مناسب زندگی در محیطی که به او اجازه زندگی توام با سعادت می دهد را برخودار است.

۸- با سد سازی های ترکیه بر سرشاخه های ارس، کنوانسیون حقوق استفاده از آب راه های بین المللی غیر کشتیرانی مصوب سال ۱۹۹۷ سازمان ملل و به ویژه مواد ۵، ۶ و ۷ آن کاملا توسط کشور ترکیه نقض می شود. این بندها متذکر می شود که کشورهای بالادست حق احداث و اجرای پروژه های زیربنایی در بالادست رودخانه که سبب بروز مشکلات و آسیب های جدی به کشورهای پایین دست می شود را ندارند. تاسف بار این که ترکیه این کنوانسیون را امضاء نکرده تا هیچ تعهدی را در قبال کشورهای متاثر از سدسازی های ویرانگر خود متقبل نشود!

 فرجام سخن این که ارس، به عنوان شریان اصلی تامین منابع آب آذربایجان و کاسپین در معرض خشک شدن کامل است که در سکوت پانترکیست های ستون پنجم آنکارا و باکو در ایران و تحت تأثیر بلندپروازی های فاشیستی ترکیه باید در دستور پیگیری مسوولان دیپلماتیک و محیط زیستی و به ویژه نمایندگان مجلس شورای اسلامی از خطه اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی قرار گیرد.

برخی نمایندگان آذری مجلس شورای اسلامی، برخلاف انتظار نه تنها واکنش شایسته ای به سدسازی ترکیه بر ارس نداشته اند، بلکه حتی نماینده ای به نام علیرضابیگی، از ‫سدسازی ترکیه بر ارس، دفاع هم کرده و گفته: ‏“طبیعی است که ترکیه از فرصت سدسازی به بهترین شکل استفاده کند.”

هم زمان نماینده دیگری از اردبیل، بدون کمترین اشاره ای به نابودی زود آمد کشت و صنعت دشت حاصلخیز مغان به دلیل کاهش آب ارس ناشی از سدسازی ترکیه، عامل سرطان گوارش و معده شهر اردبیل در فاصله ۳۳۳ کیلومتری از مرز ارمنستان را، ورود پساب نیروگاه متسامور ارمنستان به ارس دانسته که این نیروگاه نیز فاصله بسیار زیادی با مرز ایران دارد!

این در حالی است که معاون سیاسی اجتماعی استاندار آذربایجان شرقی در خصوص حقیقت ورود مواد رادیواکتیو ارمنستان به رود ارس گفته: ورود مواد رادیواکتیو از نیروگاه متسامور ارمنستان به دلیل مسافت بالای آن تا منطقه عملا غیرممکن است و از سویی نیز این نیروگاه امن بوده و مورد خاصی از خروج موارد رادیواکتیو از آن وجود ندارد و مرکز «نظام ایمنی هسته‌ای» سازمان انرژی اتمی ایران هم با انتشار بیانیه‌ای امکان آلوده شدن رودخانه ارس به مواد رادیو اکتیو ارمنستان را منکر شده و در واکنش به اظهار نظر‌های مطرح شده در مورد آلودگی رودخانه ارس اعلام کرد که «ارس به صورت مستمر در حال پایش پرتوی و رصد مواد رادیو اکتیو و دیگر موارد ضروری است و در آخرین پایش پرتوی صورت گرفته، آلودگی به مواد پرتوزا در این رودخانه رویت نشده است.»

مطابق نظر مسوولان و کارشناسان مرکز نظام ایمنی هسته‌ای، نیروگاه اتمی«متسامور ارمنستان» تا رودخانه ارس و محدوده مورد اشاره فاصله قابل توجهی داشته و امکان رهاسازی مستقیم پساب های این نیروگاه به رودخانه و آلوده شدن آن به مواد پرتوزا وجود ندارد‪.

با همه این ها، در حالی که بیش از ۹ پروتکل و موافقت‌نامه در طول بیش از ۷۰ سال اخیر بین ایران و شوروی و ارمنستان، ترکیه و جمهوری باکو به صورت متقابل منعقد شده ولی آنچه مغفول مانده تدوین رژیم حقوقی حوضه آبریز رودخانه ارس بوده که مورد بی توجهی وزارت خارجه، سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری و وزارت نیرو واقع شده است و نیز فقدان هر گونه برنامه راهبردی برای دیپلماسی آب رودخانه‌های مرزی ازجمله ارس، هیرمند، اروندرود و اترک بسیار احساس می شود.

بنابراین ضروری است دولت ایران با بهره گیری از نظرات نخبگان حقوق محیط زیست و روابط بین الملل، از اهرم پیگیری حقوقی و دیپلماسی آب از طریق نهادهای بین المللی از جمله سازمان ملل و دفتر توسعه عمران ملل متحد استفاده کند تا جلوی توسعه طلبی آبی ترکیه در ارس که نتیجه حتمی آن، مرگ آذربایجان خواهد بود گرفته شود.

نویسنده: دکتر میرمهرداد میرسنجری، استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلیتیک

انتهای پیام/

ارسال نظرات