NayeGhalam | پایگاه خبری تحلیلی نای قلم ارومیه

یادداشت؛

ضرورت نگاه هوشمندانه به مطالبات

تاریخ انتشار: 1401/08/13 | 11:00

حديث روشني/ نگاه صفر يا صدي به طرز فکري گفته مي‌شود که فرد در هر عرصه‌اي همه چيز را در نهايت مطلق خود مي‌بيند. بارزترين مثال آن تقابل بد مطلق با خوب مطلق است. اين نوع نگاه در هر برهه‌اي از زندگي و در نگاهي کلان در هر سطحي از جامعه ويرانگر است. اين نوع نگاه در سياست و حاکميت نيز مضرات خود را دارد. در مقابل در جامعه مدني هم پيامدهايي منفي در پي خواهد داشت. در نگاه صفر و صدي که فاقد تعادلي براي ارزيابي منطقي تر از وقايع نيز هست نمي‌توان همه ابعاد يک مسئله را باز کرد و با نگاهي منطقي در شرايط خاص و در آن برهه از زمان ارزيابي درستي داشت.

شايد بتوان گفت اين نوع نگاه را در جامعه امروز و در شرايط کنوني که کشور درگير التهابات فراواني است مي‌توان مشاهده کرد که البته قطعا همه افراد يک جامعه از اين زاويه صفر يا صدي به رخدادهاي جامعه و بالاخص وقايع اخير نگاه نمي‌کنند. براي بيان جزئيات بيشتر اين نوع تحليل در جامعه بايد سه دسته‌بندي براي زاويه‌بندي نگاه مردم و حاکميت به درگيري‌هاي اخير کشور داشته باشيم.

اول: اين دست از افراد وقايع و درگيري‌هاي اخير را به‌گونه‌اي تحليل مي‌کنند که از آن صرفا با عنوان واژه «اغتشاش» فارغ از هر نارضايتي و اعتراضي ياد مي‌کنند. گويي که تجمعات خياباني صرفا از تحرکات دشمن در درون و يا بيرون از کشور نشأت مي‌گيرد و با اهدافي همچون تجزيه طلبي صورت گرفته است. اين دسته از افراد با نگاهي صرفا تک بعدي وقايع اخير را تحليل مي‌کنند و با وجود اين نوع نگاه حقايقي در پس پرده اين دست از تحليل‌ها پنهان خواهد ماند. حداقلي‌ترين پيامد اين نوع تحليل تقليل شاخص‌هاي بروز اين اعتراضات است؛ اينکه عاملان و آمران آن در چه رده سني هستند؟ عده‌اي جوان فريب خورده! هدف از شکل‌گيري اعتراضات چيست؟ حجاب و آزادي زنان! منشا شکل گيري اعتراضات چيست؟ تحرکات دشمنان!... اين نوع تحليل منجر به انحراف اعتراضات اجتماعي از مسير اصلي خود خواهد شد خواه توسط عموم مردم صورت بگيرد يا سران حاکميت.

دوم: دسته دوم از افرادي که آگاه يا ناخودآگاه در محور نگاه صفر يا صدي قرار دارند، وقايع اخير کشور را به‌گونه‌اي تحليل مي‌کنند که گويي در انتظار انقلابي اميدبخش در کشور هستند. اينگونه با کشيدن خط بطلان بر تمام 44 سال گذشته نافي کليت نظامي هستند که 43 سال پيش اکثريت مردم به آن آري گفتند. نفي دستاوردها و مزاياي حاکميت نيز در نوع خود منجر به انحراف مسير اعتراضات اجتماعي از مسير درست خود خواهد شد. به خشونت کشيده شدن تجمعات و بي توجهي به گفت و گوهاي تقابلي که توسط طرفين مخالف صورت مي‌گيرد منجر به اين خواهد شد که اهداف و خواسته اصلي معترضين فارغ از اين که عامل اين اختلالات چه نهاد يا چه افرادي، چه در درون کشور و يا چه در خارج از کشور چه کساني باشند؛ در نطفه خفه شود.

سوم: نگاه سومي نيز وجود دارد که با تحليلي بر مبناي نگرشي چندجانبه حوادث اخير کشور را ارزيابي خواهد کرد. تفاوتي نمي‌کند اين نوع تحليل از زاويه نگاه يک جامعه‌شناس باشد يا سياستمدار يا اقتصاددان يا پزشک؛ در اين نوع نگاه تمامي شاخص‌ها جاي دارند. هيچ چيز به طور کامل نفي يا تاييد نمي‌شود. به عنوان مثال اگر در جايي حرکتي خارج از عرف يک تجمع مسالمت آميز توسط فردي خارج از دايره مطالبه‌گران صورت گرفت، تمام آن به نام دشمن زده نمي‌شود. اين نوع نگاه هوشمندانه تمامي شاخص‌هاي بروز اعتراض را ارزيابي مي‌کند و در پايان راهکار نيز ارائه مي‌کند. اين نوع تحليل ميانه نه به دنبال انقلاب و از صفر شروع کردن است و نه خواهان حفظ وضع موجود، خواهان اصلاحاتي عميق و صحيح است که وضع موجود را در شرايطي مطلوب به شرايطي نزديک به ايده‌آل برساند. اين نوع نگاه خشونت را نفي مي‌کند اما از گفت و گو استقبال مي‌کند. کل حاکميت را زيرسوال نمي‌برد اما به حکمراني اعتراض دارد.

مسئولين و عموم مردم آگاه باشند تا زماني که به اين بلوغ نرسيم که نگاه صفر يا صدي منجر به انحراف از اهداف اصلي يک جنبش خواهد شد و صرفا مدتي تحولاتي بروز خواهد کرد و پس از مدتي به اتمام مي‌رسد و چندماه بعد و يا چندسال بعد مجددا بروز خواهد کرد، نمي‌توانيم تحليل درستي از وقايع اخير کشور داشته باشيم و راهکار ارائه دهيم.

انتهای پیام/

ارسال نظرات