1404/08/20
نای قلم گزارش می‌دهد؛
نفس‌های به شمار افتاده‌ نشریه‌های محلی

 

لعیا نورانی زنوز

نشریات محلی، این آئینه‌های بی‌ریای رویدادهای دیروز و امروز، یکی پس از دیگری از پیشخوان دکه‌ها محو می‌شوند؛ نه با فریاد، بلکه با سکوتی غم‌انگیز. این خاموشی نشانه‌ای از بی‌مهری زمانه، افزایش بی‌وقفه‌ی هزینه‌ها و کاهش درآمدهاست. به عبارت دیگر، نشریات محلی در تنگنای معیشت گرفتار آمده‌اند.

به گزارش نای قلم، اکنون تاریخ محلی، حافظه‌ی مردمان و هویت فرهنگی اقوام همه در معرض خطر هستند. وقتی نشریه‌ای منتشر نمی‌شود، فقط یک کاغذ چاپ‌شده نیست که از بین می‌رود؛ بلکه بخش بزرگی از روح یک منطقه نادیده گرفته می‌شود.

هر نشریه نه تنها یک رسانه خبری که نماینده‌ی صدا و هویت یک جامعه است. خاموشی این نشریات به معنای خاموشی صدای مردم است و به تدریج حلقه‌ای از زنجیره‌ی حافظه‌ی جمعی گسسته می‌شود. دیگر کسی نیست که به نقد عملکرد نهادها بپردازد یا تاریخ فراموش‌شده‌ی یک بنای قدیمی را احیا کند. در پی این سکوت، فضایی خالی به جا می‌ماند که به سرعت با شایعات و اطلاعات نادرست پر می‌شود؛ جامعه‌ای که چشم و گوشش را از دست داده، در مسیرهای کور و تاریک پیش می‌رود.

نشریات محلی تنها مخزن اخبار نیستند، بلکه بستری برای رشد استعدادها، فضایی برای گفت‌وگو و عرصه‌ای برای تبادل اندیشه‌ها هستند.

این داستان خاموشی تدریجی است و مرثیه‌ای برای نشریاتی که روزگاری نفس می‌کشیدند برای مردم، اما اکنون خود نیازمند احیای فوری هستند.

*روزنامه‌های باطله بیشتر از خود مطبوعات فروش دارند

دیگر خبری از نشریات محلی که عموما هر هفته اخبار شهرمان را می‌نوشتند، نیست، تعداد آنهایی هم که چاپ می‌شوند به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد. نه کاغذ دارند، نه پول برای چاپ، نه امیدی برای ادامه. می‌گویند سهمیه یارانه نداده‌اند، کاغذ گران شده، آگهی نیست…

این صحبت‌های یکی از دکه‌داران روزنامه‌فروش ارومیه است که سابقه بیش از 30 سال دارد. رحیم خیرالهی می‌افزاید: این فقط قصه من نیست، قصه خیلی از ماست. روزنامه‌های باطله بیشتر از خود مطبوعات کاغذی فروش دارند.

او اضافه می‌کند: با کاهش قابل توجه فروش مطبوعات و کاهش تقاضا برای روزنامه‌ها و مجلات، به منظور حفظ پایداری کسب‌وکار، اقدام به عرضه تنقلات و مواد خوراکی در دکه نموده‌ام. تجربه نشان داده است که فروش این اقلام علاوه بر افزایش تعداد مشتریان، بازده مالی بیشتری نسبت به مطبوعات دارد.

گلایه فعالان حوزه رسانه

به سراغ فعالان رسانه‌ای می‌رویم، یک روزنامه‌نگار باسابقه مشکلات امروز مطبوعات محلی را تشریح می‌کند.

به گفته حامد کاظم‌زاده خوئی، افزایش سرسام‌آور قیمت کاغذ در سال‌های اخیر و رشد چند برابری بهای آن، یکی از مهم‌ترین چالش‌ها برای روزنامه‌ها و نشریات محلی است. بسیاری از این مطبوعات توانایی تأمین هزینه چاپ را از دست داده‌اند و سهمیه کاغذ تخصیص یافته نیز ناکافی و توزیع آن به‌شدت ناعادلانه است.

مدیرمسئول ماهنامه ندای قلم و دروازه سنگی، تاکید می‌کند که سهمیه کاغذ در بسیاری از موارد در اختیار مطبوعات سراسری متمرکز شده و استان‌ها و شهرستان‌ها سهم کمتری دارند. علاوه بر این، بازار کاغذ با وابستگی به واسطه‌ها و حضور دلالان همراه است و نبود سامانه واحد برای ثبت و پیگیری سهمیه‌ها مشکلات را دوچندان کرده است.

او همچنین به افزایش هزینه‌های چاپ و توزیع اشاره می‌کند و می‌افزاید: با بالا رفتن نرخ چاپخانه‌ها و هزینه‌های حمل‌ونقل، مطبوعات محلی در تیراژهای پایین دیگر قادر به ادامه انتشار چاپی نیستند و بسیاری از نشریات ناچار شده‌اند روی به نسخه‌های دیجیتال بیاورند. این امر سبب از دست رفتن مخاطبان سنتی مطبوعات شده است.

کاظم‌زاده خوئی با انتقاد از وضعیت حمایت دولتی، توضیح می‌دهد: طرح‌های حمایتی فعلی مقطعی و ناکافی هستند و یارانه‌ها با هزینه‌های واقعی نشر تناسب ندارند. ضعف زیرساخت چاپ و توزیع در استان‌ها، نبود چاپخانه‌های مجهز در شهرستان‌ها و تأخیر در چاپ و توزیع شماره‌های جدید، مشکلات را تشدید می‌کند.

به گفته او، نگاه اقتصادی صرف به نشریات و نادیده‌گرفتن نقش فرهنگی، هویتی و آموزشی آن‌ها، یکی دیگر از موانع اصلی است. کاظم‌زاده خوئی متذکر می‌شود: فقدان سیاست‌گذاری کلان فرهنگی و نبود برنامه منسجم برای پشتیبانی از رسانه‌های منطقه‌ای، همراه با تمرکز تصمیم‌گیری‌ها در پایتخت، باعث شده که مطبوعات محلی نتوانند جایگاه واقعی خود را حفظ کنند.

این فعال رسانه‌ای همچنین به رقابت با فضای مجازی و کمبود منابع انسانی اشاره می‌کند و می‌گوید: مهاجرت نیروهای حرفه‌ای به رسانه‌های آنلاین و افت کیفیت محتوای مطبوعات محلی، تهدیدی جدی برای بقای رسانه‌های چاپی است.

کاظم‌زاده خوئی تاکید می‌کند: اگر حمایت واقعی و پایدار از مطبوعات محلی شکل نگیرد، بسیاری از این نشریات که نقش مهمی در آموزش، فرهنگ‌سازی و انتقال هویت فرهنگی جامعه دارند، به‌طور کامل از چرخه رسانه‌ای کشور حذف خواهند شد.

صاحب امتیاز و مدیرمسئول نشریه استانی دنیز هم می‌گوید: در پی تشدید گرانی بی‌سابقه کاغذ و عدم پشتیبانی مؤثر نهادهای دولتی، صنعت مطبوعات به ویژه نشریه‌های محلی در آستانه فروپاشی گسترده قرار گرفته‌اند.

مصطفی قلیزاده‌علیار می‌افزاید: این بحران که در سال‌های اخیر تشدید شده به تعطیلی اجباری، کاهش کیفیت و تیراژ و حتی لغو امتیاز بسیاری از نشریات منجر شده است.

این مدیر رسانه‌ای با سابقه ۳۵ ساله در استان آذربایجان غربی، در ادامه تشریح مصائب انتشار مطبوعات کاغذی در شرایط فعلی اضافه می‌کند: نشریه دنیز به دلیل مشکلات مالی و عدم توانایی در انتشار به موقع، دو بار مشمول "ماده ۱۶" و لغو امتیاز موقت شده است.

وی توضیح می‌دهد: بار اول مشکل را حل کردیم، اما مجبور شدیم نشریه را به ماهنامه تبدیل کنیم. بار دوم نیز فقط مجوز انتشار به صورت فصلنامه را به ما دادند.

قلیزاده‌علیار با اشاره به نقش مثبت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان آذربایجان غربی در اخذ مجدد مجوز، ادامه می‌دهد: با این وجود، تاکنون تنها دو شماره را در صفحات بسیار اندک و با تیراژ ناچیز، به صورت سیاه و سفید و با هزینه شخصی خودم و بدون هیچ حمایت دولتی منتشر کرده‌ام.

این فعال رسانه‌ای تصریح می‌کند: این فرایند، تصویری عینی از بحران عمیقی است که گریبانگیر مطبوعات کاغذی در سراسر کشور شده است که تداوم این روند، نه تنها به تعطیلی گسترده نشریات و بیکاری نیروهای متخصص می‌انجامد، بلکه جامعه را از داشتن رسانه‌های مستقل و پویا که بازوی نظارتی مهمی محسوب می‌شوند، محروم خواهد کرد.

وی تاکید می‌کند: به نظر می‌رسد بدون تدبیر فوری و اتخاذ سیاست‌های حمایتی مشخص از سوی نهادهای مربوطه برای تأمین کاغذ و تزریق منابع مالی، "مصداق عظیم" انتشار مطبوعات کاغذی به زودی به "تعطیلی عظیم" این صنف تبدیل خواهد شد.

شفافیت و پاسخگویی؛ پیش‌نیاز توسعه

مدرس ارتباطات، در گفت‌وگوی اختصاصی می گوید: اگر از توسعه سخن می‌گوییم، هدف تنها ساخت پل و کارخانه نیست. توسعه نیازمند شفافیت، پاسخگویی و مشارکت مردمی است و مطبوعات محلی بستر این سه عنصر هستند.

ندا عبدی، با بیان اینکه قطع یارانه و گرانی کاغذ یک «شوک ساختاری» به بدنه رسانه‌های محلی وارد می‌کند، می افزاید: مطبوعات محلی ریه‌های تنفسی جامعه مدنی هستند و این ریه‌ها امروز به دلیل کمبود کاغذ، دچار اختناق شده‌اند.

او با تأکید بر نقش بی‌بدیل این رسانه‌ها ادامه می دهد: وقتی یک نشریه محلی تعطیل می‌شود، تنها یک رسانه خاموش نمی‌شود؛ بلکه حلقه ارتباطی نخبگان و مردم قطع می‌شود. این گسست، به فرسایش سرمایه اجتماعی و هویت محلی منجر می‌شود. این یک فاجعه خاموش است؛ مثل سیل و زلزله خرابی آشکار ندارد، اما ساختمان جامعه ترک برمی‌دارد.

عبدی پیامد این روند را کمرنگ شدن مسائل استانی، گسترش شایعات و قطع عصب حیاتی سیستم ارتباطی جامعه عنوان و تأکید می کند: باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشیم که ارتباطات استانی فقط خبررسانی نیست، بلکه ساختن یک هویت جمعی و تقویت سرمایه انسانی است. در نهایت هزینه‌ای که جامعه برای ترمیم این ترک‌ها می‌پردازد، به مراتب از پرداخت یارانه‌های معمول بیشتر خواهد بود.

خطر تعطیلی 70 درصد نشریه‌های محلی را تهدید می‌کند

رئیس هیئت مدیره خانه مطبوعات آذربایجان غربی هم با اشاره به اینکه بیش از چهار سال است هیچ یارانه و سهمیه کاغذی به مطبوعات محلی تخصیص نیافته است، می‌گوید: این مسئله باعث شده بخش قابل توجهی از نشریات مکتوب محلی با مشکلات مالی شدید و کمبود کاغذ مواجه شوند که در نهایت توان آنها را برای ادامه فعالیت به شدت کاهش داده است.

یوسف پیربداقی می‌افزاید: در شرایطی که هزینه‌های تولید و چاپ به صورت مستمر افزایش یافته، منابع درآمدی مطبوعات محلی نیز به دلیل کاهش تبلیغات و افت تیراژ به شدت کاهش یافته است، عدم حمایت‌های دولت به معنای فشار مضاعف بر این رسانه‌هاست. در حال حاضر بیش از ۷۰ درصد مطبوعات محلی مشمول ماده ۱۶ شده‌اند؛ یعنی به دلیل مشکلات مالی و کمبود کاغذ قادر به انتشار منظم نیستند و بسیاری از آنها در وضعیت تعطیلی قرار گرفته‌اند.

مدیرمسوول نشریه فردای ما با تأکید بر جایگاه بی‌بدیل مطبوعات محلی، اظهار می‌دارد: مطبوعات محلی نه تنها منعکس‌کننده رویدادهای جاری و اطلاع‌رسانی‌های ضروری مناطق مختلف هستند، بلکه به عنوان نمادهای زنده هویت و تاریخ فرهنگی هر منطقه، نقش بسزایی در ثبت وقایع تاریخی و اجتماعی ایفا می‌کنند. این رسانه‌ها حافظان حافظه تاریخی محلی‌اند که ثبت دقیق آنها می‌تواند نسل‌های آینده را به واقعیت‌های گذشته متصل کند.

وی تصریح می‌کند فضای مجازی و رسانه‌های آنلاین با وجود مزایای گسترده‌ای که در سرعت و سهولت دسترسی به اطلاعات دارند، هرگز نمی‌توانند جایگزین ارزش‌ها و رسالت‌های رسانه‌های مکتوب شوند. رسانه‌های مکتوب با پشتوانه تحقیق، مستندسازی و بررسی دقیق، بستر مناسبی برای انتقال دانش عمیق و حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی هستند که فضای مجازی به دلیل سرعت انتشار و کمبود فیلترینگ دقیق، توانایی حفظ این سطح از کیفیت و اعتبار را ندارد.

پیربداقی خاطرنشان می‌شود: تعطیلی نشریات محلی پیامدهای بسیار گسترده‌تری دارد؛ از جمله کاهش فرصت‌های شغلی متخصصان حوزه رسانه، خبرنگاران، چاپخانه‌ها و بخش‌های وابسته که این موضوع به اقتصاد محلی نیز ضربه می‌زند. علاوه بر این، نبود مطبوعات مکتوب به معنای از دست رفتن منابع مستند مکتوب است که یک آفت جدی برای هویت فرهنگی هر جامعه محسوب می‌شود.

وی با تأکید بر نقش رسانه‌های مکتوب در حفظ تاریخ و فرهنگ، یادآور می‌شود: مطبوعات مکتوب به منزله سند زنده‌ای از تحولات اجتماعی، فرهنگی و تاریخی هر زمان و مکان هستند و نبود آنها یعنی از بین رفتن بخشی از حافظه تاریخی و فرهنگی کشور. این وضعیت نه تنها یک بحران رسانه‌ای، بلکه یک بحران فرهنگی و اجتماعی است.

او متذکر می‌شود: متأسفانه عدم حمایت کافی دولت از طریق تخصیص یارانه مناسب و سهمیه کاغذ، همراه با افزایش مستمر قیمت کاغذ و هزینه‌های چاپ، به سرعت منجر به کاهش تولیدات مکتوب و تعطیلی نشریات شده است. این روند در نهایت باعث خدشه‌دار شدن هویت‌های محلی و فرهنگی خواهد شد و پیامدهای بلندمدت آن در حوزه‌هایی مانند آموزش، محیط زیست، فرهنگ و حتی سبک زندگی مردم قابل مشاهده خواهد بود.»

این فعال رسانه‌ای تاکید می‌کند: حمایت دولتی از مطبوعات محلی نه یک امتیاز بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ هویت فرهنگی و تاریخ هر منطقه است. وقتی حمایت نباشد، در واقع به نوعی زمینه از بین رفتن هویت و فراموش شدن تاریخ فراهم می‌شود که برای آینده کشور بسیار خطرناک است.

آمار صدور و فعالیت رسانه‌ها در آذربایجان غربی

رییس گروه رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان غربی هم در گفتگوی اختصاصی، شرط دريافت يارانه مطبوعات را تكميل فرم خوداظهاري، داشتن ضريب كيفي و اعلام وصول منظم نشريات عنوان می‌کند.

خدیجه رستمی‌نژاد می‌افزاید: از سال 1400 تا مهرماه 1404، 150 مجوز فعالیت رسانه در قالب‌ مجلات، هفته نامه و پایگاه‌های خبری در آذربایجان غربی صادر شده که از این تعداد، 53 مورد مربوط به رسانه‌های مکتوب است.

او اضافه می‌کند: آذربایجان غربی دارای 297 مجوز رسانه‌ای شامل نشریات چاپی، نشریات الکترونیک غیربرخط و پایگاه‌های خبری است که طبق آمار رسمی 125 نشریه چاپی فعال است.

رستمی‌نژاد ادامه می‌دهد: در بازه زمانی چهار ساله از مجموع 150 رسانه استان، 22 رسانه مشمول ماده 16 قانون مطبوعات شده‌اند که 18 مورد مربوط به رسانه‌های مکتوب است.

وی با تاکید بر این مهم که نشریاتی که به صورت منظم چاپ نشوند مشمول ماده 16 می شوند، متذکر می‌شود: یکی از قوانین مطبوعات کشور چاپ نشریات به صورت منظم است و اگر نشریه‌ای از این قانون پیروی نکند مشمول ماده 16 (لغو امتیاز) می‌شوند.

راه نجات چیست؟

براساس داده‌های سامانه جامع رسانه‌های کشور، از نظر شاخص کیفی هر دو روزنامه استان ضریب کیفی و انتشار بالای 50 دارند و همچنین 11 هفته‌نامه، 2 دوهفته نامه، 10 ماهنامه، 5 دوماهنامه، 23 فصلنامه و 2 دوفصلنامه موفق به عبور از مرز 50 شده‌اند.

این آمار اگرچه از پایداری نسبی نشریات محلی حکایت دارد اما در پس این ارقام، روایتی دیگر نهفته است؛ تلاش برای بقا به جای شکوفایی. وقتی رسانه‌ها تمام انرژی خود را صرف زنده ماندن می‌کنند، جایی برای ایفای نقش واقعی آنها به عنوان موتور توسعه و ناظر شفافیت باقی نمی‌ماند. این دقیقاً همان نقطه‌ای است که پیشرفت، قربانی بقا می‌شود.

بدون تردید راه نجات خروج از این وضعیت تنها از طریق عزم سه‌جانبه امکان‌پذیر خواهد بود؛ حمایت هدفمند دولتی از طریق تخصیص بهینه یارانه کاغذ، همراهی نهادهای خصوصی و استانی در قالب سرمایه‌گذاری بر روی تبلیغات و تولید محتوا و مهم‌تر از همه اقناع افکار عمومی برای پذیرش ارزش مادی اطلاعات معتبر و تبدیل مخاطب به حامی مالی نشریات محلی. تنها با این مثلث نجات می‌توان دوباره از رسانه‌های محلی، ناظران قدرتمند و پیشران‌های توسعه ساخت.

انتهای پیام/

 



دانلود فایل