1404/07/06
یک استاد دانشگاه:
نبض جامعه ما بد می‌زند

 

یک استاد دانشگاه گفت: نبض جامعه ما بد می‌زند و هر روز آدم‌های بیشتری درگیر رنج و آسیب می‌شوند. نرخ خودکشی در جامعه و به‌ویژه بین اقشار تحصیلکرده خیلی بالاست.

به گزارش نای قلم از اطلاعات‌آنلاین، دکتر غنچه راهب، بیان کرد: هدف ما از بحث کردن درباره رنج اجتماعی و فردی آن است که بتوانیم برای رنج التیام داشته باشیم و این التیام را برای زندگی می‌خواهیم نه برای مردن. پس اگر به دنبال زندگی‌بخشی، تحول، تربیت انسان‌های توانمند و جامعه‌ساز هستیم، باید به مفهوم رنج و عواملی که منجر به ایجاد آن می‌شود، به‌خوبی بپردازیم، زیرا رنج شاخصه‌ای است که اگر به آن پرداخته نشود، آسیب به دنبال خواهد داشت.

وی افزود: گسترش رنج‌ها در جامعه یعنی گسترش آسیب‌های اجتماعی؛ کما اینکه در جامعه امروز ایران آمار اعتیاد، طلاق، کودکان و بی‌سرپرست و بدسرپرست که به سازمان‌های بهزیستی و مراکز نگهداری سپرده می‌شوند و... خیلی بالاتر از جاهای دیگر است. میزان افسردگی و اضطراب در جامعه ما به‌شدت بالا و نمودار آن افزایشی است. این شاخص‌ها به ما نشان می‌دهند که نبض جامعه ما بد می‌زند و هر روز آدم‌های بیشتری درگیر رنج و آسیب می‌شوند. نرخ خودکشی در جامعه و به‌ویژه بین اقشار تحصیلکرده خیلی بالاست.

راهب درباره منشأ رنج توضیح داد: تألم مفهومی عمیق و با ابعاد اجتماعی، روانی و فلسفی است و از دیدگاه روان‌شناسی، زمانی رخ می‌دهد که نیازهای انسان برآورده نشود. وقتی در یک جامعه به نیازهای افراد توجه نشود، بعد از مدتی این رنج آتش خود را برآن جامعه می‌گستراند. هیچ‌کسی به جز مازلو نیازهای انسان را از جنبه نظری نکاویده است. در نگاه مازلو، نیازهای فیزیولوژیک به‌عنوان نیازهای پایه شناخته شده‌اند که عبارتند از نیاز به غذا، پوشاک و نیازهای اولیه‌ای که یک انسان به‌لحاظ عاطفی تجربه می‌کند.

این استاد مددکاری افزود: در این راستا، خط فقر شاخصی است که نشان می‌دهد افرادی که زیر این خط قرار دارند، نیازهای فیزیولوژیکشان برآورده نمی‌شود. این موضوع را در اقشار آسیب‌دیده اجتماعی مثل کودکان کار و در بخش‌هایی از خانواده‌های زندانیان می‌بینیم که عاملی است تا بچه‌های این خانواده‌ها به سمت آسیب‌های بسیار جدی‌تر بروند و این چرخه ادامه دارد.

راهب با اشاره به هفته دفاع مقدس اظهار کرد: خانواده جانبازان روانی از منظر برآورده شدن نیازهای فیزیولوژیک به‌شدت تحت فشار هستند. اگر  به مرکز نگهداری جانبازان در سعادت‌آباد سری بزنید و میزان نیازهای فیزیولوژیک خانواده‌های آنها را دنبال کنید، به‌خاطر آنچه آنها به ما دادند و آنچه ما به آنها داده‌ایم، تأسف می‌خورید. 

این استاد دانشگاه گفت: نیاز دیگری که اگر برآورده نشود موجب رنج خواهد شد، عزت‌نفس است. عزت‌نفس یعی فرد برای خودش احترام قائل باشد. چیزی که عزت‌نفس را در جامعه تخریب می‌کند، عدم برابری آدم‌ها با یکدیگر است. اگر نگاه از بالا به پایین در جامعه وجود داشته باشد، انسان‌ها هرگز عزت‌نفس نخواهند داشت و هر چیزی که به این عدم برابری دامن بزند، قطعاً  منجر به رنجش آدم‌ها می‌شود. آزادی در انتخاب، چیزی است که عزت‌نفس آدم‌ها را می‌سازد. تنبیه و تحقیر شدن آدم‌ها هم خیلی وقت‌ها می‌تواند عزت‌نفس افراد را بشکند.  بی‌اعتمادی، تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌ها هم عزت‌نفس آدم‌ها را تخریب‌کرده و موجب رنجش انسان‌ها می‌شود.

موردی دیگری که به آن اشاره می‌کنم، نیاز آدم‌ها به عشق و دوست داشته شدن است؛ این که افرادی در کنارشان باشند که از خود بگذرند. همان چیزی که ممکن است در یک خانواده بین همسران یا والدین و فرزندان به وجود بیاید. منشأ این عشق در از خودگذشتگی و باور به دوست‌داشتن و دوست‌داشته‌شدن است. بنابراین اگر ما در جامعه به جایی برسیم که بتوانیم برای یکدیگر بدون هیچ چشمداشتی فداکاری کنیم می‌توانیم به آن عشق دست یابیم. در غیر این‌صورت آدم‌ها معامله‌گر خواهند شد و در این معامله‌ها خیلی وقت‌ها آسیب خواهند دید و  رنج خواهند کشید.

نیاز دیگر، از نوع نیازهای شناختی است؛ آدم‌ها بر اساس شناختشان حرکت می‌کنند. بر همین منوال، افرادی که به شناخت می‌رسند و اهل تفکر هستند، غالبا مطلق نیستند و آدم‌های نسبی‌گرایی می‌شوند که می‌توانند حرف‌های دیگر را هم بشنوند و به نتیجه برسند و تعامل بین فردی ایجاد می‌کنند. بنابراین اگر در جامعه‌ای، جایگاه اندیشه، متفکر، جایگاه کسی که می‌نویسد، جایگاه کسی که تحلیل می‌کند، جایگاه کسی که بر اساس کنجکاوی‌ها به نکته‌های جدید می‌رسد به‌خوبی دیده نشود به یک رنج عمیق می‌انجامد.

راهب تأکید کرد: شاید اگر نیازهای فیزیولوژیک، امنیت، عزت نفس و عشق دیده نشود آنقدر تأثیر  منفی نداشته باشد که ندیدن نیازهای انسان‌های متفکر، اثر منفی دارد. اگر انسان‌های متفکر و دانا و دانشمند از جامعه خط بخورند، گویی رأس جامعه از دست رفته‌است و جامعه به‌درستی هدایت نخواهد شد.

وی ادامه داد: نیاز دیگر، نیاز به هنر و خودشکوفایی است که  با نیاز به آزادی و نیاز به دیده شدن و نیاز به تعامل و نیاز به ارتباط گرفتن با جامعه از دریچه‌های باز در ارتباط است. بنابراین اگر نیازهای انسان‌های خودشکوفا را که هویت بالایی دارند و وارسته و هنرمند و متفکر هستند، نبینیم؛ جامعه آهسته‌آهسته رو به زوال خواهد رفت.

راهب در پایان یادآور شد: رنج گاهی ناشی از این هست که انسان‌ها به دنبال دریافت نتیجه اعمالشان از آدم‌های دیگر می‌روند. بر همین اساس شما اگر زورقی باشید روی امواج مختلف، مدام دچار تلاطم خواهید شد ولی اگر یک ناو سنگین باشید و از درون قوی باشید و از کارهایتان رضایت درونی داشته باشید، به‌آرامی روی امواج شناور خواهید ماند.

انتهای پیام/

 



دانلود فایل