1401/07/11
یادداشت وارده؛
پايداري يك جامعه نيازمند گفت‌وگو است

 

رضا دبيري‌نژاد/ آنچه يك جامعه را پيوند مي‌زند در هم تنيدگي افراد يا همان عناصر سازنده آن است. افرادي كه همچون يك زنجيره به هم وصل مي‌شوند تا از جمعيت به جامعه برسند و هنگامي كه اين پيوندها سست و از هم دور شود جامعه از جامعه بودن فاصله مي‌گيرد.

انسان موجود ناطقي‌ست كه از طريق همين ناطق بودن پيوند مي‌خورد. از همين رو نيازمند آن است كه گفت‌وگو كند، گفت‌وگو كه سبب پيوند فرهنگي و پيوند اجتماعي افراد مي‌شود.

گفت‌وگو حاصل گفتن و شنيدن است و از اين‌رو نيازمند بسترهايي است تا هم بتواند فرصت گفتن و هم امكان شنيدن را فراهم كرد. رشد هر جامعه در هر زمينه‌اي هم نيازمند ايجاد بسترهاي گفت‌وگو در آن زمينه است، وقتي گفت‌وگوي فرهنگي در جامعه وجود داشته باشد رشد و زايش فرهنگي به وجود مي‌آيد، وقتي گفت‌وگوي علمي وجود داشته باشد رشد علمي شكل مي‌گيرد و هنگامي كه امكان گفت‌وگوي اجتماعي وجود داشته باشد رشد و پيوند اجتماعي به وجود مي‌‌آيد .

تداوم و پايداري يك جامعه نيز نيازمند گفت‌وگو است و هر چه اين گفت‌وگو وسيع‌تر و بيشتر باشد حريم جامعه نيز وسعت يافته و جامعه به استحكام و قدرت بيشتري دست مي‌يابد. اما امكان عدم گفت‌وگو نه تنها جامعه را پراكنده و دور از هم مي‌سازد، بلكه پايه‌هاي آن را متزلزل ساخته و جامعه را نسبت به خودش دچار سوءتفاهم مي‌كند و سوءتفاهم كه زياد شود اختلاف زياد شده و جامعه خود ويرانگر خود مي‌شود. از اين‌رو وقتي جامعه دچار بحران‌ها و اختلافات دروني مي‌شود بايد پرسيد كجاها امكان گفت‌وگو از بين رفته است؟ اين امكان گفت‌وگو تنها در يك رابطه همزماني و مربوط به يك دوره نيست بلكه مي‌تواند حاصل يك رابطه در زماني نيز باشد وقتي كه نسل‌هاي مختلف يك جامعه نتوانند با هم گفت‌وگو كنند و اين نسل‌ها نسبت به هم دچار تصورهاي واگرايانه شوند، اين اتفاق حتي مي‌تواند به‌طور همزمان ميان طبقات و گروه‌هاي مختلف يك جامعه در يك زمان نيز صورت گيرد و اين‌گونه است كه گروه‌هاي مختلف يك جامعه مي‌توانند به مخالفت يا تقابل با هم بپردازند.

در چنين وضعيتي اين عدم امكان گفت‌وگو از يك لايه جامعه به لايه‌هاي ديگر سرايت مي‌كند و مانند اختلافات انساني به كينه‌هاي تند مي‌انجامد. از اين‌رو جامعه نبايد دچار كينه‌توزي نسبت به خود شود كه در اين صورت ناخودآگاه جمعي به ويرانگري دست مي‌زند. آنچه امروزه جامعه ايران را درگير ساخته است همين عدم امكان گفت‌وگو است، گفته‌ها بسيارند اما هر سو گفته خود را مي‌گويد و به دنبال شنيدن يا شنيده شدن نيست، بلكه گفته‌ها براي واگرايي يا تاثير بر همسويان خود است و در نتيجه گفته‌ها بيش از آنكه سبب مفاهمه و پيوند شود بيشتر به تهييج خشم مقابل و عمق فاصله‌ها مي‌انجامد. اين عدم امكان گفت‌وگو وقتي زياد شود و به يك عادت جمعي تبديل شود ناخودآگاه نهادينه خواهد شد و رفتارهاي برآمده از گفت‌وگو نكردن‌ها سبب مي‌شود به يك سنت پايدار تبديل شود و جامعه خود را تقليل دهد و به تقابل‌هاي ويرانگر و افزاينده بينجامد.

انتهای پیام/



دانلود فایل